جان
نثارت ای کاش جان بخواهد معشوق جانی ماتا مدعی بمیرد از جان فشانی ماگر در میان نباشد پای وصال جانانمردن چه فرق دارد با زندگانی ماترک حیات گفتیم کام از لبش گرفتیمالحق که جای رشک است بر کامرانی ماسودای او گزیدیم جنس غمش خریدیمیا رب زیان مبادا در بی زیانی مادر عالم محبت الفت بهم گرفتهنامهربانی او با مهربانی مادر عین بیزبانی با او به گفتگوییمکیفیت غریبی است در بی زبانی ماصد ره ز ناتوانی در پایش اوفتادیمتا چشم رحمت افکند بر ناتوانی ماتا بینشان نگشتیم از وی نشان نجستیمغافل خبر ندارد از بینشانی مااول نظر دریدیم پیراهن صبوریآخر شد آشکارا راز نهانی ماتا وصف صورتش را در نامه ثبت کردیممانند اهل دانش پیش معانی ماتدبیرها نمودیم در عاشقی فروغیکاری نیامد آخر از کاردانی ما نماز رزمندگان و همه غریبان...
ما را در سایت نماز رزمندگان و همه غریبان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : bbiqarar بازدید : 19 تاريخ : سه شنبه 1 اسفند 1402 ساعت: 12:18